"روشهای طراحی لوگو"
معمولا طراحی لوگو به سه روش زیر و حالتهای گوناگون قابل طراحی است که هر کدام نیز دارای تعاریف و مثالهای مشخص میباشند.
گرچه میتوان از تعاریف و روشهای مختلف دیگری نیز بهره جست ولی جهت ایجاد کلام مشترک ،تیم بعد چهارم ترجیح داده است دست به خلق این روش از شناسایی طراحی لوگو بزند تا ساختار طراحی لوگو را ابتدا به مشتری آموزش دهد و سپس بعد از ایجاد آگاهی لازم به مشتری، ایشان نیز با مشورت رایگان با تیم طراحی لوگو بعد چهارم نیاز خود را بهتر شناسایی نموده و جهت اعلام نظرات و دیدگاه های خود به تیم طراحی لوگو ، میتواند از کلمات مشترک تخصصی طراحی لوگو برای بیان و انتقال احساسات و نیازهای خود در غالب یک بریف طراحی لوگو استفاده نماید.
1،، طراحی لوگو تصویری
(در سه حالت)در طراحی لوگوی تصویری معمولا اشکال و آیکون ها، وظیفه اصلی انتقال پیام بصری به مخاطب را دارند. طراحی لوگوی تصویری که بعضا پیکتوگرام نیز نامیده میشود اصولا سبکی از طراحی لوگو است که بر مبنای فرم وشکل گرافیکی طراحی میگردد. از معروفترین لوگو های تصویری میتوان به لوگو اپل، لوگو توییتر، لوگو مرسدس بنز، لوگو فایر فاکس، لوگو المپیک، لوگو شل و ده ها لوگوی تصویری دیگر اشاره کرد که هر کدام در زمینه فعالیت خود بسیار مطرح میباشند.
معمولا طراحی لوگو تصویری در سه حالت طراحی میشود. 1 - طراحی لوگو تصویری بر اساس نام برند 2 - طراحی لوگو تصویری بر اساس فعالیت برند 3 - طراحی لوگوی بدون ارتباط، که در زیر به جزئیات آنها خواهیم پرداخت.
طراحی لوگو تصویری بر اساس ارتباط مستقیم با نام برند:
در این حالت از طراحی تلاش میشود تا لوگو تصویری بر اساس نام برند طراحی گردد، به طور مثال اگر نام برند اپل میباشد و زمینه فعالیت برند تکنولوژی است، تلاش میشود تا لوگوی تصویری بر اساس نام برند و بدون توجه زیاد به زمینه فعالیت آن طراحی شود. لازم به ذکر است که احتمالا موارد متعددی در بریف ارسالی از جانب مشتری به طراح گنجانده شده ولی بارزترین در خواست برند تمرکز برروی طراحی نشانه بر اساس نام برند میباشد.
طراحی لوگو تصویری بر اساس ارتباط مفهومی با نوع فعالیت برند:
در طراحی لوگو تصویری بر اساس فعالیت برند، تمرکز طراح بر روی نوع فعالیت برند میباشد به طور مثال شرکتی را در نظر بگیرید که فعال در زمینه هوا نوردی است مانند شرکت لوفتانزا، همانطور که ملاحظه می نمایید برند تمامی تلاش خود را جهت القای حس پرواز به کار برده است و در طراحی لوگو تصویری از درنای اوراسیایی استفاده شده همانطور که قبلا هم اشاره شد ممکن است موارد متعددی نیز در بریف برند وجود داشته باشد ولی تمرکز برند بر روی پرواز است.
طراحی لوگو تصویری بدون ارتباط با ساختارهای مفهومی و مستقیم (لوگو انتزاعی):
در این حالت از طراحی تلاش میشود تا لوگوی تصویری بدون اصرار بر مفاهیم و ارتباط با نام برند یا زمینه فعالیت برند طراحی گردد مانند لوگوی نایک یا لوگوی پپسی یا آدیداس و برعکس دیگر لوگوها که روی مفهوم خاصی تمرکز میکنند، اجازه میدهد مخاطب برداشت شخصی خود را داشته باشد و اصطلاحا دست مخاطب را برای برداشت از مفاهیم گوناگون باز میگذارد و لوگوهای انتزاعی بعضا به تدریج در گذر زمان معرف موضوع خواهند شد.
2،، طراحی لوگو نوشتاری
(در سه حالت) در طراحی لوگوی نوشتاری حروف و کلمات وظیفه انتقال پیام برند به مخاطب را دارند. طراحی لوگو نوشتاری ممکن است لوگو تایپ یا وردمارک هم خوانده شود. طراحی لوگوی نوشتاری اصولا حالتی از طراحی لوگو است که بر مبنای نوشته یا ادغام حروف طراحی میگردد. از معروفترین لوگوهای نوشتاری میتوان به لوگوتایپ کوکاکولا، لوگوتایپ سونی، لوگوتایپ سامسونگ، لوگوتایپ گوگل و ده ها لوگو تایپ و نشانه نوشتاری اشاره کرد که هر کدام از این لوگوتایپ ها مگا برندهایی در سطح جهانی هستند.
معمولا طراحی لوگو نوشتاری در سه حالت طراحی میشود. 1 - لوگو تایپ 2 - مونوگرام 3 - حرف اول که در زیر به جزئیات آنها خواهیم پرداخت.
طراحی لوگو نوشتاری با ساختار لوگوتایپ:
در طراحی لوگوتایپ معمولا تمرکز بر روی نام کامل برند است و نوشته کامل به عنوان نشانه نوشتاری طراحی میگردد مانند لوگوتایپ برند کوکا کولا، لوگوتایپ نوکیا، لوگوتایپ گوگل و ...
طراحی لوگو نوشتاری با ساختار مونوگرام:
یکی دیگر از انواع لوگو های نوشتاری مونوگرام میباشد. اصولا تمرکز مونوگرام ها بر روی حروف اول کلمات میباشد و به جای استفاده از تمام کلمات نام تجاری به یک یا چند حرف اول آن بسنده می گردد مانند طراحی مونوگرام کیا موتورز، مونوگرام فولکس واگن، مونوگرام پلی استیشن، مونوگرام لوی ویتون، مونوگرام HP، مونوگرام CNN، مونوگرام H&M و ده ها و صدها مونوگرام دیگر.
طراحی لوگو نوشتاری با ساختار حرف اول:
طراحی لوگو نوشتاری بر اساس حرف اول یکی از محبوب ترین انواع نشانه نوشتاری میباشد، در این نوع از طراحی تمرکز کامل بر حرف اول برند میباشد گرچه معمولا نوشته کامل به صورت لوگو تایپ در کنار حرف اول دیده میشود ولی تمرکز اصلی بر روی حرف اول نام تجاری یا برند است مانند لوگو مک دونالد، لوگو لکسوس، لوگو سوزوکی، لوگو شنل، لوگو فیسبوک و ده ها نشانه نوشتاری متمرکز بروی حرف اول دیگر.
3،، طراحی لوگو ترکیبی
طراحی لوگو ترکیبی در اصل تلفیقی بین 1 - لوگو نوشتاری و 2 - لوگو تصویری است که میتوان از،
1- لوگو نوشتاری
بر اساس ((طراحی لوگو تصویری بر اساس ارتباط مستقیم، طراحی لوگو تصویری بر اساس ارتباط مفهومی، طراحی لوگو تصویری بدون ارتباط با ساختارهای مفهومی و مستقیم)) یا
2- لوگو تصویری
بر اساس (( طراحی لوگو نوشتاری با ساختار لوگوتایپ، طراحی نشانه نوشتاری با ساختار مونوگرام، طراحی نشانه نوشتاری با ساختارحرف اول)) نیز بهره جست.
"سبک اجرایی طراحی لوگو"
معمولا طراحی لوگو توسط تیم بعد چهارم به دو سبک کلی معرفی میشود، گرچه تعاریف سبک اجرایی به این دو گزینه ختم نمیشود ولی برای ارتباط بهتر مشتری و دوری از کلمات پیچیده تخصصی طراحی لوگو ، از ورود به زیر مجموعه های جزئی سبکهای مختلف طراحی لوگو پرهیز میکنیم و به معرفی اجمالی این دو سبک کلی و پر مخاطب می پردازیم.
1 - طراحی لوگو به سبک مدرن2 - طراحی لوگو به سبک کلاسیک1 - طراحی لوگو به سبک کلاسیک
در طراحیهای لوگو کلاسیک شما معمولا ظاهری باوقار و زیبا در کنار عظمت و شکوه در این سبک از طراحی لوگو مشاهده مینمایید، تناسبات زیبای متعادل یا بعضا متقارن که معمولا القا کننده قدمت و سابقه برند و یا دیدگاه های کلاسیک و موقر برند میباشد.
در یک جمله طراحی لوگو به سبک کلاسیک نیم نگاهی به گذشته و تاریخ دارد ، طرفداران سبک کلاسیک و سنتی معتقدند که سبک کلاسیک دوران گذشته را یادآوری می کند و حس آرامش و اطمینان خاطر زیادی را به مخاطب انتقال میدهد ،این گذشته میتواند از سبک بیزانس 850 سال قبل از میلاد مسیح باشد تا قبل از سبک آرت نوا 1920 و در این گستره تاریخی سبکهای ویکتوریایی، اسلیمی و ده ها سبک مختلف وجود دارد که بعضا میتوان از رابطه معماری و نقاشی آن دوران یا نوع پوشش مردم و ... نیز در طراحی لوگو کلاسیک بهره جست.
2 - طراحی لوگو به سبک مدرن
در اصل مدرنیته واقعی حدودا در سال 1950 در کشور آمریکا به وجود آمد و در آنجا بود که ویژگی آمیخته شدن طراحی لوگو حرفه ای با فلسفه تجاری و هنر زیبایی شناسی آرمانگرایانه، مسبب بوجود آمدن پهنه وسیعی از شیوه های متفاوت طراحی لوگو شد. در این سبک از طراحی لوگو معمولا به جای جلوه دادن بیش از حد اشکال و ایده ها، سعی می شود همه چیز را به گونه ای ساده تر ارائه کرد . در این نوع از طراحی ،رنگها و سایه های زیاد یا برجستگیها و پیچشهای اضافه جایی ندارند. هدف از طراحی لوگو مدرن ایجاد آثار هنری است که ماهیت جامعه مدرن را منعکس می نماید. رنگ های جسورانه ، اشکال ساده و فونت های مدرن همه عناصر مشترک طراحی حرفه ای لوگو مدرن هستند. سبکهای سوئیس اینترنشنال، مینیمال فلت، امریکن کیچ و... از جمله سبکهای مدرن هستند.
به استثنای سبکهای طراحی لوگو مذکور در بالا که هر کدام قابلیت ترکیب با یگدیگر را نیز دارند ، حالتهای مختلف و صفتهای گوناگون زیر میتواند در شخصیت لوگو نیز تاثیر گذار باشد که هنگام دریافت نظرات مشتری و دریافت بریف از ایشان معمولا یک یا چند آیتم از آنها که بر اساس تحقیق و نیاز ایشان مشخص شده، انتخاب میگردد.
"شخصیت لوگو"
برند نیز مانند انسان زنده است، متولد میشود، رشد میکند، بالغ میشود، اوج میگیرد و سپس دوران افول را پیش رویش دارد لذا ناچارا شخصیت هم دارد. برندها نیز همچون ما انسانها دارای رفتار و شخصیتهای متفاوت هستند. همانطور که برخی از ما انسانها هنوز به بلوغ نرسیده ایم و همواره در حال تعویض دیدگاه ها، اهداف و علایق خود هستیم و نمی دانیم که با دیگران چگونه رفتار کنیم، خیلی از برندها هم برنامه ای برای رفتار و تکامل شخصیتی خود ندارند و تا دوران بلوغ در نحوه رفتار با مخاطبان خود دچار مشکل هستند.
اما این بی برنامگی برند الزاما به این معنی نیست که از دیدگاه مخاطب برند ما دارای شخصیت خاصی نیست لذا مشتری بسته به نوع رفتار برند ، برداشت شخصی خود را نسبت به برند خواهد داشت به عبارت دیگر ادغام تجربه مصرف کننده برند و انتظار از برند قضاوت نهایی مشتری نسبت به شخصیت برند است پس چه بهتر که ما حین طراحی لوگو پس از مشخص شدن استراتژی، تخصیص شخصیت برند آن را در طراحی خود لحاظ نماییم تا هویت بصری ما در راستای شخصیت برندمان حرکت نماید. مدلها و الگو های متعددی برای طراحی شخصیت برند وجود دارد که ما به اختصار به برخی از این الگو ها میپردازیم.
1،، مدل پنج بزرگ جنیفر آکر
جنیفر آکر دانش آموخته رشته روانشناسی و دختر دیوید اکر بزرگ متخصص حوزه برندینگ است که نام او همواره با معماری برند، هویت برند،ارزش ویژه برند و ده ها موضوع مرتبط با برند و برندینگ گره خورده است. او شاگرد کوین کلر نیز میباشد و طی پژوهش های مختلف در زمینه تفکیک شخصیت برند به تقسیم بندی زیر رسیده که شامل پنج قسمت اصلی و پانزده شخصیت متفاوت است این الگو در بررسی و پژوهش ها جهت ایجاد شخصیت برند می توانند راهنمای بسیار مفیدی در راستای شناسایی نیاز ما باشد.
شخصیت برند قدرتمند
(جیپ، تیمبرلند)
شخصیت برند لوکس
(رولکس، گوچی)
شخصیت برند شایسته
(ماکروسافت، ولوو)
شخصیت برند مهیج
(ردبول، نایکی)
شخصیت برند صمیمی
(کوکاکولا ، دیزنی)
آزاد و رها
سخت
درجه یک
دل فریب
قابل اعتماد
باهوش
موفق
جسور
سرزنده
خلاق
به روز
دوستانه
خاکی
صادق
سرحال
2،، آرکتایپ یا کهن الگوها
آرکتایپ یا کهن الگو بازتابی ست از الگوی اندیشه، تصویر، نماد و … که در روح فرد تعریف شده است . کارلگستاو یونگ معتقد بود که حافظه انسان شامل سه بخش است : خودآگاه، ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی، کهن الگوه ها در بخش ناخودآگاه جمعی ما نقش بسته اند. آرکتایپ ها الگوهایی جهانی و ذاتی افرادند که در تأثیرگذاری بر رفتار انسان ها نقش دارند. آنها توسط روانپزشک سوئیسی کارل یونگ معرفی شدند، او میگفت که این کهن الگوها اشکال قدیمی از دانش ذاتی بشر هستند که از نیاکان ما منتقل شده اند.کهن الگو ها چنین به نظر میرسد که عناصر و معناهایی ازلی هستند.
1: شخصیت برند قانون شکن یا یاغی (The outlaw OR rebel) :
یاغی شخصیتی ست کاریزماتیک کسی که سنت شکنی میکند تا آنچه فاقد ارزش است را حذف کند، آرمانش حذف ناکارآمدی هاست شاید در ابتدا خطرناک به نظر برسد اما تفکر یاغی شبیه به همان تفکری است که به کلیت جامعه میگوید زمین آنگونه که شما فکر میکنید صاف نیست .
هدف: قوانین را زیر پا بگذارید و با اقتدار مبارزه کنید
ویژگی ها: سرکش ، نمادین ، رام نشدنی ، راه را برای تغییر هموار می کند
خطرات: ممکن است بیش از حد پیش برود و به شکل منفی دیده شود
حوزه بازاریابی: عامل تغییر ، طرفدار حق محرومیت ، به مردم اجازه می دهد تا از معاهدات خود تخلیه کرده یا آنها را نقض کنند
پیروان این شخصیت برند و لوگو: هارلی دیویدسون ، ویرجین (ریچارد برانسون)
2: شخصیت برند جادوگر یا شعبده باز(The Magician) :
آرکتایپ شعبده باز با صفات تاثیرگذار، باهوش در حقیقت تحقق بخش رویا هاست کاری که این آرکتایپ میکند صرفا خلاقانه نیست بلکه جادویی است جادویی که مخاطب را به وجد میآورد. این همان چیزیست که هیچکس فکرش را نمیکرد.
هدف: رویاها را به واقعیت تبدیل کنید ، چیز خاصی خلق کنید
ویژگی ها: رویایی ، کاریزماتیک ، تخیلگر ، آرمان گرا
خطرات: ممکن است ریسک هایی را به دنبال داشته باشد که منجر به نتایج بد شود
حوزه بازاریابی: به مردم کمک کنید دنیای خود را تغییر دهند ، الهام بخش تغییر باشند ، آگاهی را گسترش دهند
پیروان این شخصیت برند و لوگو: دیزنی، اپل
3: شخصیت برند قهرمان(The Hero) :
آرکتایپ قهرمان خواستار تقویت و بهبود خودش و سپس از این طریق بهبود دنیای اطرافش است آرمانش کمک کردن و لحنش برابری.
هدف: کمک به بهبود جهان
ویژگی ها: شجاع ، جسور ، شریف ، قوی ، با اعتماد به نفس ، الهام بخش
خطرات: می تواند متکبر یا دور از ذهن باشد
حوزه بازاریابی: علامت مثبتی بر جهان بگذارید ، مشکلات عمده را حل کنید یا دیگران را قادر به انجام این کار کنید
پیروان این شخصیت برند و لوگو: نایک ، دوراسل
4: شخصیت برند عاشق ( The lover ) :
آرکتایپ عاشق مایل هست که در کنار شما باشد و به دنبال ارتباط عمیق با مخاطب میگردد و مایل است به صمیمیت برسد. فراگیر بودن رابطهاش با جامعه هدفش اهمیت ندارد بلکه عمیق بودن آن مهم است چون قرار نیست دل همه را به دست آورد پس جامعه مخاطبانش کوچکند ولیکن وفادار که معمولا برندهای فشن چنین شخصیت برندی دارند. برایش مهم نیست قیمت بالایی دارد یا در دسترس همگان نیست او متعلق به افراد خاص است.
هدف: ایجاد صمیمیت ، القاء عشق
ویژگی ها: پرشور ، احساسی ، صمیمی ، عاشقانه ، گرم ، متعهد
خطرات: ممکن است بیش از حد فداکار باشد در حد گذشتن از منافع سرمایه گذاران برند
حوزه بازاریابی: به مردم نشان دهید که قدردانید ، متعلق بودن ، ارتباط ، لذت بردن از صمیمیت ، رابطه ایجاد کنید
پیروان این شخصیت برند و لوگو: ویکتوریا سکرت ، شکلات گودیوا ، ماری کلر ، شنل، هرمس
5: شخصیت برند دلقک یا سرگرم کننده ( The Jester ) :
آرکتایپ دلقک چیزی را جدی نمیگیرد در حقیقت دنیا برایش جای خیلی جدی نیست دارای یک شخصیت عجیب و غریب و ورای هنجارهای اجتماعیست ، آرمانش لذت و خوشی و لحنش سرگرم کننده همراه با طنز است حس شادی و در لحظه زندگی کردن را میدهد.
هدف: ایجاد شادی در جهان
ویژگی ها: سرگرم کننده ، شوخ طبع ، خوش قلب ، شیطون
خطرات: می تواند بی اهمیت یا بی احترام تلقی شود
حوزه بازاریابی: به مردم کمک کنید تا اوقات خوشی داشته باشند یا از کاری که انجام می دهند لذت ببرند ، به افراد اجازه دهید بیشتر در جنب و جوش و تکاپو باشند
پیروان این شخصیت برند و لوگو: کیت کت ، اسمارتیز ، چارمین
6: شخصیت برند همه پسند ( The Regular Guy or Gal ) :
آرکتایپ همه پسند یا مرد معمولی معتقد است که همه با اهمیت هستن، آرمانش تعلق داشتن و وابستگی است ، هدفش ارتباط تمام افراد جامعه با یکدیگر و متناسبسازی خود با هر قشری از هر درجه ای است تا حدی دم دستی است ولی برای همه راهگشاست و راه کار دارد. این برندها معمولا میخواهند هیچ قشری بابت کمتوانی مالی از خدمات حداقلی بی بهره نماند این نوع شخصیت برند لوکس نیست ولی مشتریان معمولا به این نوع برندها تعلق خاطر دارند.
هدف: تعلق داشتن یا ارتباط با دیگران
ویژگی ها: خاکی ، حامی ، وفادار ، مردمی ، با دیگران ارتباط برقرار می کند
خطرات: ممکن است هویت متمایزی نداشته باشد و بیش از حد با هر چیز ترکیب شوند
حوزه بازاریابی: عام ، معمولی ، رایج ، استوار ، تعلق خاطر را به همراه دارد
پیروان این شخصیت برند و لوگو: هوم دیپو ، ایکیا ، گپ
7: شخصیت برند مراقب (The Caregiver ) :
آرکتایپ مراقب سرشار از حس همدلی و دلسوزی است همواره به دنبال خدمت به اطرافیانش است یک برند قابل اعتماد محسوب میشود و تمرکزش بر مراقبت از مشتری است آرمان او خوش طینتی و همدلی است. روانشناسان، مشاوران، پزشکان، یونیسف و... از طرف داران این آرکیتایپ هستند.
هدف: مراقبت و محافظت از دیگران
ویژگی ها: دلسوز ، مادری ، پرورش دهنده ، فداکار ، سخاوتمند ، دلسوز
خطرات: بدیهی تلقی می شود یا مورد سوء استفاده قرار می گیرد
زمینه بازاریابی: به مردم کمک کنید تا از خود مراقبت کنند
پیروان این شخصیت برند و لوگو: مادر ترزا ، سوپ کمپبل ، جانسون و جانسون ، هاینز
8: شخصیت برند حاکم ( The Ruler ) :
آرکتایپ حاکم قدرتطلب است همه چیز تحت کنترل اوست نماد انحصار و تجمل است.صفت قدرتطلب و حاکمی که به فکر خلق یک جامعه قدرتمند است. رهبر صنعت است مشتریانش از یک طبقه خاص هستند باکیفیت و بعضا گران است ،آرمانش خلق پیروزی و لحنش رهبری مسئولیت پذیر است.
هدف: کنترل ، ایجاد نظم و دوری از هرج و مرج
ویژگی ها: رهبر ، مسئول ، سازمان یافته ، الگو ، مدیر
خطرات: ممکن است فاقد اشتراکات باشد یا بسیار آمرانه یا کنترل کننده باشد
زمینه بازاریابی: به افراد کمک کنید تا سازماندهی بیشتری پیدا کنند ، نظم را برقرار کنند ، ثبات و امنیت بیشتری در دنیای آشفته ایجاد می نمایند
پیروان این شخصیت برند و لوگو: رولکس ، مرسدس ، بنز مایکروسافت ، بارکلی
9: شخصیت خالق ( The Creator ) :
آرکتایپ خالق یا خلاق هدفش نوآوری است قوه تخیلش بالاست و حس زیبایی شناسی بالایی دارد، آرمانش نوآوری است و لحنش منحصر بفرد بودن است اعتقادش این است که اگر چیزی را تصور کنیم حتما خلقش میکنیم.
هدف: ایجاد چیزی با معنا و ارزش ماندگار
ویژگی ها: خلاق ، خیال پرداز ، هنری ، مبتکر ، کارآفرین
خطرات: می تواند کمال گرا یا غیر عملی باشد
زمینه بازاریابی: بصری ، به مشتریان کمک کنید تا بیان را ایجاد کنند و تخیل خود را تقویت کنند
پیروان این شخصیت برند و لوگو: لگو ، کرایولا ، سونی ادوبی (فوتوشاپ) ، یوتیوب
10: شخصیت معصوم ( The Innocent ) :
آرکتایپ معصوم مبرا از هرگونه گناه است نماد کودک معصوم است. همیشه نیمه پر لیوان را میبیند و اعتقاد دارد کار درست نتیجه درست میدهد، آرمانش امنیت و لحنش ساده و خوشبینانه است ، دروغ در کارش نیست و همه چیز شفاف است در بدترین شرایط هم به خوشیهای کوچک توجه دارد و حس امیدواری به ما میدهند.
هدف: شاد بودن
ویژگی ها: سعی می کند خوب باشد ، پاک ، جوان ، خوش بین ، ساده ، اخلاقی ، عاشقانه ، وفادار
خطرات: می تواند ساده لوحانه یا خسته کننده باشد
حوزه بازاریابی: شرکتهایی با ارزشهای قوی ، قابل اعتماد و صادق ، مرتبط با اخلاق ، فضایل خوب ، سادگی ، می توانند نوستالژیک باشند
پیروان این شخصیت برند و لوگو: صابون داو ،دیزنی
11: شخصیت حکیم ( The Sage) :
آرکتایپ حکیم یا خردمند دنبال کشف حقایق است این توانایی را دارد که بتواند پیچیدگی را برای دیگران قابل فهم کند. با شناخت صحیح از دنیا و قوانین آن راهکار ارائه میکند آرمانش عقل و هوش و لحنش تفهیم است ،موسسات تحقیقاتی ،آزمایشگاه ها ، اتاق های فکر یا نهادهای بزرگی همچون ناسا پیرو این نوع از آرکتایپ هستند.
هدف: کمک به جهان برای کسب خرد و بینش
ویژگی ها: اطلاعات قابل اعتماد ، منبع اطلاعات ، خرد و هوش ، متفکر ، تحلیلی ، مربی ، استاد ، مشاور
خطرات: ممکن است بیش از حد خود رای یا بیش از حد متفکرانه باشد
زمینه بازاریابی: به مردم کمک کنید تا جهان را بهتر بشناسند ، اطلاعات و تجزیه و تحلیل عملی ارائه دهید
پیروان این شخصیت برند و لوگو: دانشگاه هاروارد ، گوگل، ویکی پدیا
12: شخصیت کاوشگر ( The Explorer ) :
آرکتایپ جستجو گر یا کاوشگر به دنبال تلاشی برای کشف دنیای جدید است میل زیادی برای داشتن تجربه های جدید دارد و ارزش زیادی برای استقلال قایل است این برندها محدودیت را نمیپذیرند آرمانشان آزادی و لحنشان دید باز است وارد بازارهای جدید میشوند و طیف محصولاتشان وسیع است به مشتریان حق انتخاب گسترده میدهند.
هدف: از طریق کشف و تجربیات جدید رضایت می یابد
ویژگی ها: بی قرار ، ماجراجو ، بلند پرواز ، فردگرا ، مستقل ، پیشگام
خطرات: ممکن است در جریان اصلی و چهارچوب قرار نگیرد
حوزه بازاریابی: هیجان انگیز ، ریسک پذیر ، معتبر
پیروان این شخصیت برند و لوگو: ایندیانا جونز ، جیپ ، ردبول
"رنگ در طراحی لوگو"
اصولا رنگ ها به سه دسته کلی تقسیم میشوند رنگ های درجه اول، رنگ های درجه دوم، رنگهای درجه سوم و در این راستا طیف بزرگی از رنگها به دست می آید که ما در اینجا قرار است آن را چرخه رنگ بنامیم و در توضیحات زیر کمی بیشتر با آن آشنا شویم. ضمنا در ادامه به هارمونی، کنتراست و ... در همنشینی رنگها نیز خواهیم پرداخت اصولا رنگ ها بر اساس چرخه رنگ زیباترین ترکیب رنگبندی را در کنار یکدیگر هم خلق میکنند.
تعریف رنگهای درجه اول در طراحی لوگو
در چرخه رنگ ، زرد، قرمز و آبی سه رنگ اصلی یا درجه اول محسوب میگردند این بدین معنیست که رنگ ها از ترکیب هیچ رنگ های دیگری به وجود نمی آیند ولیکن از ترکیب این سه رنگ اصلی رنگ های متعددی به وجود می آید. در طراحی لوگو نیز شما به کرات شاهد استفاده از این دو رنگ هستید.
تعریف رنگهای درجه دوم در طراحی لوگو
در این چرخه از ترکیب مساوی رنگهای اصلی می توانیم به رنگ های درجه دوم یا ثانویه برسیم. رنگ های بنفش، سبز و نارنجی جزو رنگ های ثانویه محسوب میگردند که در طراحی لوگو و یا هویت بصری بسیار پرکاربردند.
تعریف رنگهای درجه سوم در طراحی لوگو
رنگهای درجه سه یا اصطلاحا رنگهای ترکیبی رنگهایی هستند که از ترکیب رنگ های درجه اول و دوم به دست می آیند و هر کدام در طراحی لوگو حاوی پیام مشخصی هستند.
رنگ های مکمل (Complementary) در طراحی لوگو
در چرخه رنگ، به دو رنگی که در نقطه مقابل یکدیگر قرار میگیرند رنگ مکمل گفته میشود. ترکیب رنگهای مکمل کنتراست و تضادی زیبا و چشم نواز بوجود میاورند که این ترکیب در طراحی لوگو بسیار شارپ و برجسته به نظر میرسد و در ساخت طراحی هویت بصری بسیار کمک کننده میباشد.
رنگ های مشابه (Analogous) در طراحی لوگو
به سه رنگی که در چرخه رنگ در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند رنگهای مشابه گفته میشود. در استفاده از رنگهای مشابه در کنار یکدیگر باید بسیار محتاط بود و اصولا باید یک رنگ را به عنوان رنگ غالب یا مرجع انتخاب کرد و رنگهای مشابه آن را به میزان خیلی کم یا به عنوان سایه و بعد در طراحی لوگو استفاده کرد.
رنگ های سه گانه (Triadic) در طراحی لوگو
در این چرخه سه رنگی که با فاصله یکسان از یکدیگر در چرخه رنگ قرار گرفتهاند رنگهای سه گانه گفته میشود و ترکیب این رنگها باهم کنتراست بالایی را خلق میکنند البته که این تضاد به اندازه رنگهای مکمل نیست و در طراحی لوگو با نسبتهای متفاوتی از این رنگها میتوان استفاده کرد.
رنگ های چهارگانه (Tetradic) در طراحی لوگو
در چرخه رنگ چهار رنگی که با فاصله یکسان از هم روی چرخه رنگ قرار هستند چهارگانه گفته میشود و برای ترکیب این رنگها در طراحی لوگو نیز همچون رنگها سه گانه و رنگهای مشابه باید یک رنگ غالب انتخاب کنید و سایر رنگها را به میزان کم در کنار آن استفاده کنید.
رنگ های تک رنگ (Monochromatic) در طراحی لوگو
هر رنگ دارای سه حالت متفاوت در خود است سایه رنگ (shade)، درجه رنگ (tone) و ته رنگ (tint) که در طراحی های تک رنگ بسیار کاربرد دارند. تک رنگ ترکیبی محتاطانه را فراهم میکند که برای طراحی لوگو هایی به کار میرود که قرار است هارمونیک باشند نه متضاد.
شید: سایه رنگ با اضافه کردن مشکی به رنگ پایه ساخته میشود و رنگ اصلی را تیرهتر میکند.
تن: درجه رنگ از ترکیب سیاه یا سفید و یا خاکستری به پایه رنگ ساخته میشود.
تینت: از اضافه کردن سفید به رنگ پایه ساخته میشود و رنگ را روشنتر میکند.
رنگ های گرم و سرد در طراحی لوگو
ساسا چرخه رنگ را می توان به دو گروه رنگ گرم و سرد تقسیم کرد. گرما یا سرمای رنگ را اصطلاحا دمای رنگ نیز می نامند. ترکیب رنگهای موجود در یک چرخه رنگ غالبا دارای تعادل بین رنگهای گرم و سرد است و بر اساس روانشناسی رنگها ، دمای رنگ های مختلف احساسات متفاوتی را برمی انگیزد. به عنوان مثال ، گفته می شود که رنگ های گرم شادی و انرژی را در ذهن مخاطب ایجاد می کند، در حالی که رنگ های سرد آرامش با انزوا همراه است استفاده از این دست رنگها در طراحی لوگو یا هویت بصری نشانه اعتماد و اطمینان هستند.
رنگهای گرم: از قرمز تا زرد را رنگهای گرم نامیده اند این رنگ ها مانند خورشید گرما را به ذهن متبادر می کنند.
رنگهای گرم نشان دهنده احساسات مختلف از خوش بینی و شادی و خوشحالی گرفته تا خشونت و قدرت و خطر هستند این رنگها به علت فزایش آدرنالین در بدن موجب بالا رفتن فشار خون و افزایش تنفس و نهایتا افزایش درجه حرارت بدن و ایجاد احساس گرما میشوند.
رنگهای سرد: از آبی تا سبز نیز رنگهای سرد گفته می شود این رنگ ها مانند آب خنکی را در ذهن القا میکند.
رنگهای ترکیبی(سرد/ گرم) (ارغوانی، سوسنی، بنفش و غیره) هم آرامبخش و هم مهیج هستند.
البته رنگهای دیگری هم وجود دارند که در این دو طیف دسته بندی نمی شوند و آنها را رنگهای خنثی میشناسیم که سفید و سیاه، معروفترین انهاست.
روانشناسی رنگ در طراحی لوگو
رنگها ارتباط کاملا مستقیمی با تصمیم خرید مشتری دارند شاید باورش سخت باشد ولیکن طبق تحقیقات صورت گرفته رنگ اولین دلیل 85٪ از مشتریان برای انتخاب خرید است و حتی حدودا 90٪ تصمیم های ناگهانی خرید نیز بر اساس رنگ کالا انجام میشود معمولا هر رنگ، بسته به جنسیت افراد و یا حتی محل جغرافیایی زندگی پیام خاصی را به مخاطباب انتقال میدهد بنابراین با شناخت روانشناسی رنگها میتوانیم رنگی را برای ساخت هویت بصری برندمان انتخاب کنیم که پیام مورد نظر استراتژی برند را به مخاطب ما انتقال دهد تا حدودی با انتخاب رنگ بخشی از هویت بصری برند را انتخاب میکنیم و در این راستا تلاش میکنیم با رنگ از رقبایمان متمایز شویم.
روانشناسی رنگ قرمز در طراحی لوگو
قرمز فوری می خواهد، واکنش فیزیولوژیکی آن شبیه به افزایش ناگهانی آدرنالین است در اصل تحلیل ذهنی ما را کاهش میدهد و سرعت واکنش ما را افزایش. قرمز در طراحی لوگو برای جلب توجه کاربرد زیادی دارد.در صنایع غذایی ، بهداشتی ، زیبایی و سرگرمی نیز بسیار پر کاربرد است.
ویژگی ها: قدرت، شور، عشق، انرژی، هیجان و ...
روانشناسی رنگ سفید در طراحی لوگو
قرمزهمیشه سمبل خلوص و بیگناهی بوده است برندهایی که سعی در ارائه سطح انحصاری و لوکس دارند می توانند از رنگ سفید برای موفقیت چشمگیر استفاده کنند.سفید نوآوری مدرن را نشان می دهد.سفید را رنگ آینده نیز لقب داده اند لوگو هایی همچون تسلا و اپل ادعا کرده اند که رنگ سفید به محصولاتشان جذابیت خالص و بی بدیلی داده.
ویژگی ها: شفاف، تمیز، تازه،خالص، ساده، اصیل، پاک و...
روانشناسی رنگ نارنجی در طراحی لوگو
نارنجی گرما و نوآوری را جاری می کند الهام بخش و بازیگوش است که بدون شک برای مخاطبان جوان جذاب است، در طراحی لوگو نارنجی رنگی تحریک کننده است و حتی اشتها را بر می انگیزد .نارنجی یکی دیگر از رنگهای محبوب صنایع غذایی ، هنری و ورزشی است.
ویژگی ها: جوان، صمیمی، سرزنده، تعادل، موفق و ...
روانشناسی رنگ بنفش در طراحی لوگو
آرامش بنفش را به هم میزند و هیجان قرمز را خنثی میکند، هم مردانه است و هم زنانه هم میتواند گرم باشد و هم سرد و در تقاطع بین آبی و قرمز قرار دارد. بر ثروت، لوکس بودن دلالت دارد آخرین طول موج را دارد و در طبیعت کمیاب خلاصه که جادوگریست این رنگ.
ویژگی ها: لوکس، ثروت، سلطنت، جادو، اعتماد به نفس و ...
روانشناسی رنگ زرد در طراحی لوگو
خوش بینی، دوستی و تخیل با رنگ زرد گره خورده است. رنگ زرد بسیار جلب توجه می کند و اغلب برای فراخوانی استفاده می شود، برخی از تحقیقات نشان می دهد که رنگ های خاصی از رنگ زرد می تواند باعث ایجاد اضطراب شود ، یک واکنش فیزیولوژیکی که اکثر برندها ا احتمالاً به دنبال ایجاد آن در مخاطبان مورد نظر خود نیستند.
ویژگی ها: محرک، برونگرا، خطرناک، شاد، هشدار و ...
روانشناسی رنگ سبز در طراحی لوگو
سبز یکی از رایج ترین رنگ هایی است که در طراحی لوگو استفاده میشود طول موج سبز وقتی وارد چشم میشود شبکیه زحمت زیادی برای تنظیم آن نمی کشد از این رو دلپذیر است همچنین نماد طبیعت است و خود را دوستدار ما معرفی میکند
ویژگی ها: سلامتی، رفاه، رشد، امید، طراوت و ...
روانشناسی رنگ آبی در طراحی لوگو
آبی رنگ اطمینان است مشاغل فناوری ، خودرو و بانکی و ... همه از رنگ آبی برای ایجاد اطمینان و ثبات استفاده می کنند طی تحقیقاتی آبی دوست داشتنی ترین رنگ دنیاست و البته رنگیست مردانه. رنگ آبی رنگ شفافیت و ارتباطات است.
ویژگی ها: آرامش، صلح، امنیت، استراحت، قابل اعتماد و ...
"قیمت طراحی لوگو"
نحوه قیمت گذاری در طراحی لوگو مستقیما به یک عامل بستگی دارد ارزش ، بگذارید راحت صحبت کنیم قیمت طراحی لوگو شما بر اساس معیار های از پیش تعیین شده مشخص نمیشود مثل ساختن یک سازه که بتوان با محاسبه قیمت آهن و سیمان و ... قیمت ساخت را مشخص کرد طراحی لوگو في الواقع یک اثر هنریست با رعایت چهارچوبهای متعدد زیبایی شناسی و برندینگ و حتی مارکتینگ. بگذارید با یک مثال ادامه دهیم شما ممکن است برای یک پرس کباب برگ x هزار تومان پرداخت نمایید و درجای دیگر ممکن است حاضر باشید بهای همان غذا را به مبلغ xx پرداخت نمایید چرا؟
در آمریکای شمالی قیمت یک قهوه مک دونالد یا تیم هورتون در سایز کوچک 1 دلار است ولیکن قهوه اسارباکس با همان سایز 3 دلار ، تنها چیزیی که باعث میشود برخی از افراد حاضر باشند 3 دلار بابت قهوه استارباکس پرداخت کنند دریافت ارزش کافی در ازای پرداخت این مبلغ است.
در انجام یک پروژه طراحی لوگو، دانش + میزان تخصص اجرایی + میزان زمان کار بروی پروژه + خدمات و پشتیبانی و... عواملی هستند که ارزش خلق میکنند و ممکن است شما به عنوان یک مشتری باور داشته باشید که یک لوگو حتی 50 هزارتومان هم ارزش ندارد یا بعضا میلیونها تومان ارزش دارد.
"چرا بعد چهارم"
تمامی شرکتهای معتبر به اهمیت و ضرورت طراحی لوگو آگاه هستند، گاهی وقتها شما فقط چند ثانیه فرصت دارید تا با مخاطب ارتباط برقرار کنید طراحی یک نشانه مناسب باعث خواهد شد سریعتر و بهتر در ذهن مخاطب خود باقی بمانید همچنین طراحی یک آرم و نشانه خوب و تبدیل آن به یک برند خوش آوازه میتواند شما را از سایر رقبا متمایز سازد و باعث شود شما اولین انتخاب و یا حتی قطعی ترین انتخاب آنها باشید در واقع لوگو دروازه ورود به برند است. تیم طراحی لوگو بعد چهارم تلاش میکند تا نشان تجاریی برای شما خلق کند که به راحتی برای مخاطبان قابل شناسایی و انتخاب باشید تا به برند شما ورود کنند. همه ما میدانیم که کیفیت اعتماد آفرین است همانگونه که لوگو دروازه ورود به برند است همانطور جلب اعتماد شما از جانب ما دروازه ورود به مجموعه بعد چهارم برای انجام پروژه های بعدی از قبیل طراحی وبسایت، طراحی بسته بندی، طراحی کاتالوگ و دها پروژه دیگر است و این یعنی تبدیل شما به یک مشتری وفادار با ایجاد ارزش از طریق کیفیت و کسب اعتماد شما پس ما تمام تلاش خود را برای کسب رضایت شما به کار خواهیم گرفت.
آرم ، لوگو، نشان
نمادها در طراحی لوگو :
امروزه بیش از هر زمانی از علائم در جایگزینی و پر محتوا کردن علائم محدود الفبایی (یعنی حروف) استفاده می گردد.این علائم، نظیر نشانه ها ، آرم و لوگو یا علائم تصویری موجود در ایستگاه های راه آهن، فرودگاه ها، خیابان ها و سایر مکانهای عمومی، ممکن است بر مبنای سنتی نوشتاری باشند یا نباشند.
این نمادها همه جا به چشم می خورند: لوگو روی بسته بندی ها، قوطی ها، جعبه ها، روی وسایل نقلیه، روی کاغذ، در تابلوهای مربوط به تظاهرات، در بازی های عمومی، بازارها، نمایشگاه ها و جشنواره ها.
از آنجا که مدارک مستند دال بر اینند که این امر یعنی استفاده از نمادها، از سرآغاز پیدایش تمدن جریان داشته است، بی مناسبت به نظر نمی رسد که نگاهی کوتاه به تاریخچه چگونگی ارتباط افراد بشر با یکدیگر بیفکنید. در حدود 40000 سال قبل بشر اولیه که از طریق شکار روزگار می گذراند، به منظور انتقال افکار و امیال خویش به حک علائمی گرافیکی بر صخره ها پرداخت و بدین وسیله کوشید امیال و افکار خویش را از طریق تصویر بنمایاند. از این رهگذر، اندیشه که تا آن زمان صرفا از طریق صوت (زبان) یا حرکات (حالت دستها) بیان می شد، این قابلیت را پیدا کرد که بتواند ثبت گردد و پایدار بماند.
1- فرم، اندازه، ساختار برای طراحی لوگو و طراحی آرم
فرم یا شکل می تواند مهمترین عنصر طراحی لوگو در ست اوراق باشد، فرم ظاهری هر یک از (سربرگ-کارت ویزیت-پاکت ...) در کنار اندازه و ساختار و همکاری با عوامل دیگری چون طرح،رنگ و جنسیت، می تواند ایده ی طراح را مطرح نماید و نشان دهنده محتوی موضوع باشد. هرچند که تنوع فرم و ساختار و حتی اندازه نا متعارف در ست اداری، چندان مرسوم و متداول نیست و شرایط تنوع و ایجاد نمونه های ساختاری چندان میسر نمی گردد. اما با استفاده از رنگ و جنسیت و قطع و برش کار می توان به نتایج مطلوبی دست یافت.
اندازه یا ابعاد هریک از موارد ذکر شده دارای استانداردهایی است که تا حدی با موضوع سازگاری دارد. چون تیراژ اوراق نسبتا زیاد است باید تا حد ممکن از دور ریز کاغذ کاست، در حال حاضر در دوره ای بسر می بریم که ساده سازی، کوچک سازی، همراه با زیبایی اصلی ترین وجوه رقابت است، قطع و برش از مراحل طراحی اوراق به حساب می آید، یک برش زیبا و بجا می تواند یک کار را به اوج زیبایی برساند و عنصری برای جلب نظر مخاطب باشد.قطع و برش با توجه به استانداردهای ابعاد کاغذهای موجود ایجاد می شود و این سهم به دلیل کاهش پرت کاغذ و استفاده بهینه از حداکثر فضای موجود کاغذ است.
تنوع و شکل پذیری آثار گرافیکی به حدی است که گاهی بعضی از کارت های ویزیت، نمایشگاهی و دعوت، در فرم و اندازه های اوراق ممکن است به صورت مجازی و حسی، غیر از آنچه در حقیقت هست دیده شود که رنگ سبب ایجاد این تصور می گردد.
ساختار مانند فرم به طور مستقل دارای بیان و ارائه دهنده ی نوعی هویت ویژه است.
2- نشانه و آرم
به طور کلی، عموم مردم، کلمه (آرم) را به جای (نشانه) می شناسند.
الف) نشانه: نشانه از واژه یونانی (semeion) گرفته شد که دو واژه (semiotique) و (semidogie) از آن مشتق شده است.
واژه (semiotique) یا ((semidogie خاستگاه های آمریکائی دارد که در آن نشانه شناسی را همچون فلسفه زبان های تعریف می کند، در حالی که اصطلاح ((semidogie خاستگاه اروپائی دارد و بیشتر برای مطالعه زبان های ویژه با نظامهای نشانه ای غیر زبانی (تصویر- ایماء و اشاره- تئاتر و ...) به کار می رود.
نشانه شناسی رشته ای جدید است که از آغاز قرن بیستم پدید آمد و بدین ترتیب اصالت و مشروعیت رشته های قدیمی مثل فلسفه را دارا نمی باشد. از جمله افرادی که در باب نشانه شناسی مطالعاتی کرده اند می توان به ساندرس پیرس، سوسور، امبرتو اکو و ... اشاره نمود.
دو گونه نشانه وجود دارد:
1- نشانه های دیداری: یعنی هر آنچه با چشم می بینید و با ادراک حسی می شناسید.
2- نشانه های تصویری: وقتی شماری از نشانه های دیداری ثبت می شوند و در متنی جای می گیریند تبدیل به نشانه های تصویر می شوند.
به اعتقاد پیرس نشانه چیزی است که تحت مناسبات یا عناوینی چند، جای چیز دیگری را در ذهن می گیرد.
تاریخچه نشانه: در طول تاریخ از نماد که نوعی علامت واحد هویت بصری است، به عنوان ابزاری برای ایجاد ارتباط استفاده شده است. تصور بر این است که انسان پیش از تاریخ با خراش دادن و ایجاد نقش بر دیوار غارهای التامیرا در اسپانیا و لاسکو در فرانسه تلاش داشته تا از این طریق به دیگران اعلان خطر یا آگاهی دهد و یا پیام های دیگری را انتقال دهد. باستان شناسان لوازم و ابزارهایی را از یونان باستان یافته اند که بر آن ها نقوش و نمادها و احساس نمادها نیز همچون شکل حروف و رنگ می تواند واکنش های حسی خاصی را در برانگیزد. معنی علائم نما دینی نقش بسته که احتمالا معرف آنها خالق آنها بوده است. بر تابوت های مصری نقوش نمادینی حکاکی شده است که احتمالا نشان از هنرمند خالق آن دارد. در جوامع قرون وسطائی بازرگانان و صنعتگران برای مشخص کردن کالاها یا محصولاتشان از علائم و نمادهای خاصی استفاده می کردند که معرف آنها بود. چاپگران اواخر سده نوزدهم میلادی نیز که به مهارت ها و استادی خود مفتخر بودند بر روی تمامی چاپ نقش های خود نمادهایی را به صورت حرف نشانه یا امضاء چاپ می کردند که معرف حرفه و صنعتگری آنان بوده است. در آغاز سده بیستم نیز گاوچرانان آمریکائی برای مشخص کردن مالکیت دام های خود از علائم انحصاری استفاده می کردند، در واقع آنها از نوعی زبان تصویری استفاده می نمودند که سابق آن به مصریان باستان می رسد.
عوامل موفقیت نشانه:
یک نشانه موفق به سرعت بر مخاطب تاثیر می گذارد و چشم را به شدت به خود جلب می کند.نشانه باید بی هیچ سخن یا کلامی به سرعت قابل تشخیص باشد و دارای انسجامی باشد که آن را از دیگر نشانه ها متمایز سازد. نشانه خوب باید آنچنان قوی و معتبر باشد که تا مدت زمان طولانی همچنان اعتبار خود را حفظ نموده و قابل استفاده باشد. برای طراحی هر نوع حرف نشانه ای را های زیادی وجود دارد اما اصلی ترین ویژگی یک نشانه یا یک نماد خوب، سادگی یا ایجاز آن است.
اصطلاح معروف (کمترین بیشترین است) به کرات توسط طراحان و کسانی که طراحی تدریس کرده اند استفاده شده است. اصل (کمترین بیشترین است) به آموزه های مدرسه (باهاوس) مربوط می شود و باید به هنگام طراحی نشانه آن را به خاطر سپرد.
بنابراین ملاحظه می شود آرم در عین سادگی دارای ویژگی ها و خصوصیات بسیار زیادی است که بایستی به طور ظریف و دقیق همگی این مفاهیم در قالب یک تصویر به وجود آید. به همین دلیل است که برخی معتقدند آرم یکی از مشکل ترین موضوعات طراحی گرافیک است.
ب) آرم (علامت):
طی سال های گذشته و توسط بعضی از استادان دانشکده های هنری در ایران سعی گردید به جای واژه آرم که یک اصطلاح بیگانه بود از واژه نشانه انجام شود، ولی همانطور که در مباحث قبل اشاره شد واژه نشانه دامنه بسیار وسیع تر و گسترده تر از بحث گرافیک را در بر می گیرد. پس بهتر است از همان واژه آرم که امروز نیز زیاد مورد استفاده قرار می گیرد، استفاده نمود.طراحی آرم یکی از مهم ترین شاخه های رشته گرافیک محسوب می گردد و معرف هویت و شخصیت یک مجموعه، شخص، شغل و یا هرگونه فعالیت می باشد.
دسته ای از کارت های ویزیت که در آن ها آرم حرف اول را می زند یعنی به نوعی تاکید بر روی عناصر است. آرم باید در مکانی قرار گیرد که ترکیب کل کار را بهم نزند و در کنار نوشتار فضایی مناسب و ترکیب بندی چشم نواز داشته باشد. در کنار آرم همواره نام اصلی موسسه محصول یا موضوع درج می گردد که معرف آن می باشد. نوع حروف و نحوه قرار گرفتن آن از موارد مهم در کنار طراحی آرم در کارت ویزیت محسوب می شود. مجموع عناصر طراحی شده در کنار نوشته یک نوشته را کامل می سازند.یک آدم خوب و متعادل آدمی است که علاوه بر جنبه های زیبایی شناختی و رساندن مفهوم و موضوع ... در هنگام کوچک شدن و قرار گرفتن در کارت ویزیت از زیبایی و گویایی آن کاسته شود. دونالد آندرسون در کتاب عناصر طرح بیان می کند که تکنیک گاهی اساسی ترین عامل در ساده نمودن جزئیات یک شکل بغرنج و تبدیل آن به یک آرم هنری و قابل درک است و به همین دلیل باید دارای قابلیتهای فراوانی باشد، در اصل یک آرم در حکم امضاء و مهر شخص و یا اشخاص مورد نظر است.
3- طراحی لوگو تایپ
یکی از عوامل مهم و گاهی مهم ترین ابزاری که در شکل گیری یک هویت خاص یا یک یونیفورم کلی مورد استفاده طراحان قرار می گیرد لوگو است، لوگو تایپ یا نشانه نوشته، اغلب نام خاصی برای یک شرکت، مجموعه یا کالا و گاهی تنها یک نوشته حتی فاقد معنی است که با طراحی خاص و متفاوت ارائه نشده تا به اذهان بنشیند. در اکثر اوراق اداری در یک نگاه سریع اولین چیزی که به نظر مخاطبان می رسد لوگوی آن است، نام شرکت یا شخص حقیقی و ... که در بسیاری موارد مهم ترین پیام اوراق است. بیشترین کاربرد لوگوها آن است که برای مخاطب قابل شناسائی باشند. بنابراین در طراحی لوگو خوانا بودن همراه با متفاوت بودن یا سایر لوگوهای هم موضوع یک اصل است.لوگو باید قابل درک، تاثیر گذار بوده و در ذهن بیننده باقی بماند. لوگو از سرمایه های معتبر یک شرکت محسوب می شود. با ارتقاء یک شرکت همچنان نام و لوگوی آن ثابت مانده و طراحی لوگو برای نشانه یک شرکت تولیدی یا خدماتی متفاوت است.
لوگویی که مصرف نشانه یک موسسه با دامنه فعالیت ها و مخاطبین محدود را دارد می تواند اندکی با دشواری خوانده شود و چندان ساده نباشد. هر چند که خوانایی و سادگی از اصول طراحی لوگو است.
یک لوگو در واقع، سمبلی بوده که مشخصات شرکت را نمایان می سازد. لوگو تایپ، نام شرکت می باشد، زمانی که یک لوگو تایپ در صفحه سربرگ قرار می گیرد به عنوان بخشی از هویت شرکت تلقی می گردد. لوگو ابزار با ارزشی جهت شناخت سریع تر شرکت به حساب می آید.
در کل یک لوگوی ایده آل از یک نظر باید پیام خود را بیان نماید و احساس مخاطب را نسبت به شرکت برانگیخته و نمایان سازد. حال این لوگو ممکن است کلیه عملکرد مورد نظر شرکت را بیان نکند.
در هر صورت یک لوگو تایپ باید دارای خصوصیات عمومی زیر باشد:
الف) عملکرد شرکت را نشان دهد.
ب) شناخته شده باشد.
ج) متنوع و متفاوت با لوگو تایپ با همنوع خود باشد.
در صورتی که لوگو تایپ یک شرکت دچار تغییرات و دگرگونی اساسی شود مخاطبان آن فکر می کنند که نوع مالکیت شرکت تغییر کرده یا حوزه مربوط کاملا معقول شده است. بایدتوجه داشت که جدید ساختن لوگوی موجود با استفاده از لوگوی قدیمی بهتر از کنار گذاشتن لوگوهای قدیمی و یا روی آوردن به یک لوگوی جدید می باشد. نقش لوگو در ایجاد ارتباط و انتقال مفاهیم، نقشی کلیدی و بسیار پر اهمیت است.
نوشتار و طراحی حروف:
عنوان اصلی و نوشته ها از عوامل بصری اصلی در طراحی اوراق به چشم می آیند، وجود آنها در صفحه یک امر ضروری جهت هدایت چشم به موضوع مورد نظر می باشد. نوشته باید در صفحه خوانا بوده و مزاحم عناصر دیگر نباشد.
هنگام طراحی کارت، سربرگ و پاکت باید به این نکته توجه داشت که نوشته ها نباید با عناصر دیگر تداخل پیدا کنند. قطع کارت ویزیت سبب می شود که فضای بسیار محدودی برای رساندن سریع اطلاعات وجود داشته باشد. باید از نوشته به صورت خلاصه، مفید و قابل انتقال بهره جست، قرار نگرفتن صحیح نوشته ها در صفحه و حجم زیاد مجموعا نازیبایی آنها، مشتری را سردرگم خواهد کرد و باعث می شود که متوجه خدمات شرکت نشود و نگاه کردن به آن باعث آزار چشم شود. وجود نوشته های نا متعادل و نازیبا و قرار نگرفتن آنها در جای درست ست اداری به یکی از عوامل شکست و ناموفق بودن در طراحی آن هاست.
در یک سربرگ عناصر نوشتاری شامل: اسم، نام شرکت، آدم شرکت، آدرس پستی و شماره تلفن و فکس و آدرس الکترونیکی، شماره و تاریخ پیوست می باشد، این استاندارد باید در همه سربرگ ها رعایت شود.
نوشته های ضروری روی پاکت عبارتند از: آدرس پستی، تلفن، نام و آرم شرکت، فکس، وب سایت،ایمیل اشاره کرد. در واقع نوشتار عامل جذب دید مخاطب محسوب می شود.
(طراحی حروف) واحد اندازه گیری حروف، پوینت point نامیده می شود.هر چه پوینت بیشتر باشد حروف بزرگتری خواهد داشت. فضای بین خطوط لیدینگ leading نامیده می شود. هر چه که عدد لیدینگ بیشتر باشد، فضای گسترده تری را در اختیار دارید.
فضای نوشتاری ممکن است به صورت حروف با وزن های مختلف در صفحه قرار گیرند، وزن های به میزان ضخامت یا سنگینی حروف باز می گردد. شکل و نوع حروف در زیبایی کار تاثیر گذار است. باید بدانید از چه فونت و نوشته ای برای موضوع مورد نظر استفاده کنید. امروزه وجود کامپیوترها امکانات جدیدی از نظر شکل و نوع حروف و انواع قلم (فونت) در اختیار ما قرار می دهد.
یکی از مهمترین عوامل خوب بودن طراحی حروف، اهمیت دادن به خطوط افقی و عمودی است.
نکات زیر را در مورد فضای نوشتار باید مد نظر داشت:
1- مطالب و نوشته ها باید به اندازه ای بوده که خوانده شوند.
2- خواندن ترکیبی از حروف بزرگ و کوچک برای مخاطب آسان تر از خواندن حروف صرفا بزرگ باشد.
3- خواندن خطوط طولانی، نوشته ها، چشم را خسته می کند.
4- فضای نوشتاری که راست چین یا چپ چین بوده آسان تر از نوشته ای خوانده می شود که وسط چین باشد.
5- نوشته سفید روی زمینه سیاه سخت تر خوانده می شود، همچنین نوشتار رنگی، به ویژه روشن به سختی خوانده می شود. اساسا صحیح نیست که نوشته تیتر، معمولا بزرگ و یا با حرف توپر و به صورت رنگی روی پس زمینه های تیره و روشن تایپ شود.
6- حروف توپر، فشرده، یا ایتالیک برای بخش های مهم آورده می شود، چرا که آن ها چشم را خسته می کند.
7- فضای نوشتاری خلوت معمولا بهتر از فضای نوشتاری شلوغ خوانده می شود.